سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امیرالمؤمنین علیه‌السلام با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

شاعر : حسن لطفی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل

ابـرها بر سـقـفِ ما بـارانِ نم‌نم ریختند           در میان آشـیـانم یک جهـان غم ریختند

خانه‌ام را سیل دارد می‌برد کاری بکن           در نـگـاه بـچـه‌هـایم آب زمـزم ریخـتند


یک بغل واکردی و گفتند مادر خوب شد           چار طـفـلم بینِ آغـوشِ تو بـاهم ریختند

تو خودت دارالشفایی پس شفایت را طلب           در نفس‌هایت عزیزم اسم اعظم ریختند

هم نمی‌آید چرا زخـمت چـرا بهـتر نشد           فضه و اسماء و زینب هرچه مرحم ریختند

چند روزی هست دارد بچه‌ام جان می‌دهد           چه شده؟ انگار در کامِ حسن سم ریختند

فـاطـمه بنت‌اسد حالِ عـروست را ببین           بر سـرِ شیـرخـدا چند ابن‌ملـجـم ریختند

در به رویت فاطمه اُفتاد و از آن رد شدند           بار شیشه داشتی با ضرب محکم ریختند

دادم از حالا برای زینبِ بی‌مَحرم است           آه می‌بـیـند که در گـودال یکـدم ریختند

نـیـزه‌ها با تـیـغ‌ها بسـیار بسـیار آمـدنـد           آب را در پیش آن لب تشنه کم‌کم ریختند

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و تحریفی بودن مطالب، اغراق بیش از حد و بی مورد و همچنین عدم رعایت شأن اهل بیت حذف شد



اشکهایم ای شکسته سینه رویت خیس کرد           سرفه‌هایت لکه خون‌ها را به رویم ریختند



مادرم را در بقیع گفتی چه شد با کودکت           کاش می‌گفتی سرت یکباره باهم ریختند



از تو چادر خاکی و از من محاسن روی خاک           تو زمین خوردی سرِ من خاکِ عالم ریختند



ریسمان بر گردنم بود تو هم درشعله‌ها           تـازه وارد‌ها سرِ طفلانِ ما هم ریخـتند